فهرست مطالب

فصلنامه تحقیقات جنگل و صنوبر ایران
سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 12، تابستان 1382)

  • تاریخ انتشار: 1382/04/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • ضیاء آزدو *، غلامرضا گودرزی، حسین سردابی صفحات 203-218

    بادام (Pruns dulcis (Mill) D. A. Webb) یکی از درختان باغی مناسب جهت کاشت در عرصه های منابع طبیعی و اراضی تخریب شده می باشد. در این تحقیق بذر 23 ژنوتیپ بادام از مناطق مختلف استان جمع آوری شد و در نهالستان ایستگاه تحقیقات منابع طبیعی مهندس یونسی (خسبیجان) که در 50 کیلومتری غرب اراک قرار دارد، کشت شد. نهال های 14 ژنوتیپ برتر بادام جهت اجرای آزمایش جنگل کاری در شرایط دیم، به عرصه های بکر بالادست همین ایستگاه منتقل و در قالب طرح آماری بلوک های کامل تصادفی کشت شدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ژنوتیپ شماره 3 با متوسط ارتفاع 116/3 سانتی متر دارای بیشترین رشد طولی و ژنوتیپ های شماره 9 و 11 با ارتفاع به ترتیب برابر 59/5 و 64/3 سانتی متر دارای کمترین رشد طولی می باشند. همچنین، ژنوتیپ شماره 3 با متوسط قطر 24/97 میلی متر و ژنوتیپ شماره 14 با متوسط قطر 10 میلی متر به ترتیب دارای بیشترین و کمترین رشد قطری می باشند. در ضمن، رشد قطری ژنوتیپ های شماره 2، 4 و 5 قابل توجه بود. مقایسه میانگین درصد زنده مانی ژنوتیپ های بادام نشان می دهد که ژنوتیپ شماره 1 با درصد زنده مانی 79/8 دارای کمترین تلفات و ژنوتیپ های شماره 7، 10 و 11 با درصد زنده مانی به ترتیب برابر 46/7، 49 و 48/3 دارای بیشترین تلفات می باشند. در ضمن، ژنوتیپ های شماره 8، 4 و 6 با درصد زنده مانی به ترتیب برابر 73/3، 71/8 و 70/8 دارای تلفات کمتری نسبت به سایر ژنوتیپ های بادام پس از ژنوتیپ شماره 1 می باشند. از میان 14 ژنوتیپ مورد آزمایش، هفت ژنوتیپ زیر جهت جنگل کاری اراضی کم بازده مناطقی از استان مرکزی و سایر استان های با خصوصیات رویشگاهی همانند ایستگاه خسبیجان و در شرایط دیم یا حداقل آبیاری در دوره های خشکسالی پیشنهاد می شوند: ژنوتیپ های شماره 1، 5 و 6 با مبدا بذر شهرستان اراک و ژنوتیپ های شماره 2، 3 و 7 با مبدا بذر شهرستان خمین و ژنوتیپ شماره 4 با مبدا بذر دلیجان.

    کلیدواژگان: بادام، جنگل کاری، ارتفاع، قطر، درصد زنده مانی
  • حسین سردابی*، حیدرعلی دانشور، احمد رحمانی صفحات 219-232

    این تحقیق در قالب دو آزمایش انجام گرفته است. در آزمایش اول ژنوتیپ های G1 و G2 از گونه اهلی بادام تلخ (Prunus dulcis var. amara) با مبدا نجف آباد اصفهان و یک اکوتیپ (E1) از گونه بادامک (Amygdalus scoparia) با مبدا سمیرم اصفهان در قالب طرح آماری کرت های خرد شده و در سه تکرار مورد آزمایش قرار گرفتند. تیمارهای اصلی شامل پنج درصد رطوبت خاک (7، 10، 13، 16 و 20) و تیمارهای فرعی شامل دو ژنوتیپ بادام اهلی و یک اکوتیپ بادام وحشی فوق بودند. آزمایش دوم نیز مشابه آزمایش اول بود، با این تفاوت که اکوتیپ بادامک به جای سمیرم اصفهان از پاوه کردستان (E2) جمع آوری شده بود و ژنوتیپ های بادام اهلی شامل G4، G5 و G6 بودند. خصوصیات کمی و فیزیولوژیکی مورد اندازه گیری بادام شامل ارتفاع، قطر یقه، وزن خشک (برگ، ساقه و ریشه)، ضخامت و تعداد برگ، تعداد شاخه های فرعی، میزان پرولین برگ و وضعیت روزنه های برگ بودند. گرچه بین گونه بادامک (اکوتیپ سمیرم) و دو ژنوتیپ بادام تلخ در آزمایش اول از نظر ارتفاع، وزن خشک (برگ، ساقه و ریشه) و قطر یقه اختلاف معنی داری مشاهده شد، ولی آزمایش نشان داد که بردبارترین آن ها ژنوتیپ G1 است. در آزمایش دوم، بین اکوتیپ بادامک و سه ژنوتیپ بادام تلخ از نظر ارتفاع، وزن خشک ریشه و تعداد برگ اختلاف معنی دار دیده می شد. در این آزمایش نیز مشخص شد که رشد طولی نهال بادامک بیش از ژنوتیپ ها می باشد و میان ژنوتیپ ها از نظر رشد طولی اختلاف معنی دار به چشم می خورد. همچنین، ژنوتیپ G6 دارای بیشترین و اکوتیپ E2 و ژنوتیپ G5 دارای کمترین ریشه دوانی بوده اند. به طور کلی، میان گونه ها و ژنوتیپ های بادام از نظر میزان ریشه دوانی، اختلاف بیشتری در مقایسه با بخش هوایی بود. بردبارترین اکوتیپها به ترتیب G6 و G4 بودند.

    کلیدواژگان: بادام، جنگل کاری، اصفهان، بردباری، تنش خشکی، اکوتیپ، ژنوتیپ
  • ناصر مهاجر * صفحات 233-246

    جهت دسترسی به مناسب ترین زمان جنگل کاری و روش های انتقال نهال زربین، تعداد 1600 اصله نهال گلدانی و ریشه لخت در دو فصل پاییز و بهار به روش طرح آماری کرت های خرد شده که عوامل اصلی فصل کاشت، پاییز و اوایل بهار (15 آذر ماه و 25 اسفند ماه) و عوامل فرعی روش های انتقال نهال، گلدانی و ریشه لخت بودند که در قالب بلوک های کامل تصادفی کشت گردید. هزینه های تولید مورد بررسی و نهال های کاشته شده از نظر درصد زنده مانی، رشد ارتفاعی و رشد قطری یقه مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده به شرح زیر است: 1- بر اساس جدول آنالیز واریانس صفات مورد اندازه گیری، بین فصول کاشت و روش های انتقال نهال با گلدان و ریشه لخت و اثر متقابل بین آنها اختلاف معنی داری وجود دارد. 2- کشت بهاره گلدانی با 87/36 درصد بیشترین درصد زنده مانی را داشته است. 3- از نظر رشد ارتفاعی و رشد قطری یقه با توجه به آزمون میانگین ها اختلاف معنی داری بین آنها وجود دارد. کشت بهاره گلدانی از شرایط رویشی بهتری برخوردار است. 4- هرچند که هزینه های تولید نهال ریشه لخت کمتر از تولید نهال گلدانی است، ولی به علت درصد زنده مانی کم و هزینه های مجدد تولید و واکاری نهال ها از نظر اقتصادی هم کشت بهاره گلدانی را می توان برای منطقه مورد نظر توصیه نمود.

    کلیدواژگان: زربین، جنگل کاری، فصل کاشت، روش انتقال نهال
  • پروین صالحی شانجانی * صفحات 247-264

    جوانه زنی و زنده مانی کم رویان های بذرهای ارس یکی از مهم ترین مشکلات جنگل کاری این گونه درختی می باشد. صرف نظر از مشکلات موجود در روش های تکثیر جنسی این گونه، از آنجایی که تاکنون موفقیتی نیز در ریشه دار کردن قلمه های ارس حاصل نشده، به ریزازدیادی ارس در شرایط in vitro اقدام گردید. به این منظور، از سرشاخه های سبز درختان 8-10 ساله ارس (دارای برگ های سوزنی) نمونه هایی به طول 10 - 15 میلی متر جمع آوری گردید و پس از سترون سازی در 7 نوع محیط کشت (MS و 6 محیط MS که محتوی نیتروژنی آن تغییر داده شده است) حاوی غلظت های مختلفی از BAP, Kin, IBA, NAA, 2,4-D کشت گردید. سپس، محیط های کشت در یک اتاقک رشد با دمای 25 درجه سانتیگراد (روزانه) و 15 درجه سانتیگراد (شبانه)، 12 ساعت نور 2000 - 2500 لوکس و رطوبت 75 % نگهداری شدند. نتایج نشان می دهد که نه تنها تیمارهای هورمونی، بلکه تیمارهای ازتی نیز روی کال زایی تاثیرات مهمی می گذارند، به طوری که بهترین شرایط برای رشد کالوس، محیط های کشت فاقد نیترات پتاسیم و دارای ml/l 100 گلوتامین و نسبت هورمونی بیش از یک BAP/D-4،2 است. به علاوه، فصل جمع آوری نمونه های گیاهی نیز عامل مهمی در محدودیت کال زایی است، به طوری که کال زایی در نمونه های پاییزی بهتر از نمونه های بهاری می باشد. در هیچ یک از تیمارهای هورمونی در محیط MS شاخه زایی صورت نگرفت، ولی تیمارهای غذایی، MS تغییر یافته، باعث تشکیل اندام گردید، به طوری که با حذف منبع نیترات آمونیوم از محیط MS نه تنها رشد جوانه جانبی اولیه بلکه تشکیل جوانه های نوپدید به صورت مستقیم از پهنک برگ و از کالوس مشاهده شد.

    کلیدواژگان: ارس، کشت بافت، تیمار هورمونی، تیمار نیتروژنی
  • محسن کلاگری*، علیرضا مدیر رحمتی، فرهاد اسدی، رفعت قاسمی صفحات 265-284

    استفاده از درختان و درختچه ها به عنوان منبع غذایی در اکثر مناطق به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک و در طول فصل خشک سال مورد توجه می باشد. این بررسی در مورد هفت رقم صنوبر، سه کلن از دورگه های اروپا- امریکایی Populus X euramericana، دو کلن از گونه Populus deltoides و دو گونه بومی شامل تبریزی Populus nigra و پده Populus euphratica با هدف تامین علوفه مورد نیاز دام و به دنبال آن کاهش فشار دام بر عرصه مراتع کشور به اجرا درآمد. اندازه گیری تولید وزن تر برگ و شاخه های غیرخشبی در طی سه دوره برداشت و در سال نشان داد که از میان ارقام مختلف صنوبر کلن های P. e. 561/41,P.e. triplo و  missoriensis.P. d به ترتیب 18/02 ، 17/65 و 16/64 تن در هکتار بیشترین تولید را داشته اند و اختلاف معنی داری را در سطح 5 درصد نشان می دهند. همچنین، نتایج حاصل از اندازه گیری صفات رویشی تعداد برگ، وزن برگ، وزن ساقه، تعداد جست ها، قطر ساقه اصلی و ارتفاع ساقه اصلی طی دو سال متوالی نشان داده است که کلن P. e. 561/41 با 401 برگ ، 293 گرم وزن برگ، 180/7 گرم وزن ساقه و 24 جست در گروه اول قرار داشته است. از نظر درصد زنده مانی نیز ارقام 42/78 .P. n  و P. e. 561/41 به ترتیب با 88 و 85 درصد بیشترین زنده مانی را در طی دو سال و شش دوره برداشت داشته اند. استفاده از درختان و درختچه ها به عنوان منبع غذایی در اکثر مناطق به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک و در طول فصل خشک سال مورد توجه می باشد. این بررسی در مورد هفت رقم صنوبر، سه کلن از دورگه های اروپا- امریکایی Populus X euramericana، دو کلن از گونه Populus deltoides و دوگونه بومی شامل تبریزی Populus nigra و پده Populus euphratica با هدف تامین علوفه مورد نیاز دام و به دنبال آن کاهش فشار دام بر عرصه مراتع کشور به اجرا درآمد. اندازه گیری تولید وزن تر برگ و شاخه های غیرخشبی در طی سه دوره برداشت و در سال نشان داد که از میان ارقام مختلف صنوبر کلن های P. e. 561/41,P.e. triplo  و  missoriensis.P. d به ترتیب 02/18، 65/17 و 64/16 تن در هکتاربیشترین تولید را داشته اند و اختلاف معنی داری را در سطح 5 درصد نشان می دهند. همچنین، نتایج حاصل از اندازه گیری صفات رویشی تعداد برگ، وزن برگ، وزن ساقه، تعداد جست ها، قطر ساقه اصلی و ارتفاع ساقه اصلی طی دو سال متوالی نشان داده است که کلن P. e. 561/41 با 401 برگ، 293 گرم وزن برگ، 7/180 گرم وزن ساقه و 24 جست در گروه اول قرار داشته است. از نظر درصد زنده مانی نیز ارقام 42/78 .P. n و P. e. 561/41 به ترتیب با 88 و 85 درصد بیشترین زنده مانی را در طی دوسال و شش دوره برداشت داشته اند.

    کلیدواژگان: صنوبر، تولید بیوماس، دوره برداشت سالیانه، صفات رویشی
  • شیرزاد محمدنژاد کیاسری*، محمود دستمالچی، سید علیرضا موسوی گرمستانی، بهنوش جعفری صفحات 285-317

    هدف از اجرای طرح های سازگاری درختان غیربومی تعیین نتایج ارزشمند معرفی گونه های مناسب جهت استفاده در برنامه های جنگل کاری است . این تحقیق در جنگل های مرطوب میان بند نکا (ونمک) و در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و 13 تیمار از گونه ها و مبادی مختلف سوزنی برگ شامل کاج جنگلی (Pinus sylvestris) با مبادی یوگسلاوی ، ارمنستان و اسپانیا، پیسه آ (Picea abies) با مبادی یوگسلاوی ، کلاردشت و لاجیم ، کاج زرد (Pinus ponderosa) با مبدا آمریکا، کاج سیاه (austriaca  var.(Pinus nigra با مبدا اطریش ، دو گونه نراد (Abies nordmaniana & Abies bornmulleriana) با مبدا ترکیه ، دوگلاس (Pseudotsuga menzeisii) با مبدا آمریکا و گونه سدروس (Cedrus deodara) با مبدا پاسند ازسال 1371 مورد مطالعه قرارگرفت . میانگین درصد زنده مانی ، میانگین ارتفاع ، میانگین قطر یقه ، میانگین قطر برابر سینه و میانگین درصد طبقات کیفی (خوب ، مناسب ، ضعیف و نامناسب) پس از اندازه گیری های سالیانه در هر یک از کرت های آزمایشی به عنوان متغیر تعیین گردید و پس از پایان سال دهم مورد آزمون آماری قرار گرفت . همچنین با حفر و تشریح پروفیل درسطح عرصه ، ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک مورد مطالعه قرار گرفته و ویژگی های اقلیمی آن نیز بر اساس آمار آب و هوایی ده ساله ایستگاه هواشناسی ونمک  (78-1369) تعیین گردید. بررسی نتایج صفات کمی و کیفی تیمارهای مختلف سوزنی برگ نشان داد که پس از پایان مدت ده سال از اجرای طرح تحقیقاتی اختلاف معنی داری میان تیمارهای مختلف از لحاظ هریک از صفات کمی و کیفی در سطح یک درصد وجود دارد. با توجه به تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از صفات کمی و کیفی (میانگین درصد زنده مانی ، میانگین ارتفاع ، میانگین قطر یقه ، میانگین قطر برابر سینه ، میانگین درصد طبقات کیفی) و مشاهدات زمینی می توان گفت که تا این مرحله گونه Pinus sylvestris (با مبدا یوگسلاوی) از بهترین وضعیت برخوردار بوده و پس از آن گونه های Pinus sylvestris (با مبداء ارمنستان)، Pinus ponderosa (با مبداء آمریکا) و Pinus nigra var. austriaca (با مبداء اطریش) نتیجه قابل قبولی را ارایه کردند.

    کلیدواژگان: سازگاری، سوزنی برگ، جنگل های شمال، زنده مانی، ارتفاع، قطر
|
  • Ziea Azedoo*, GholamReza Goodarzi, Hossein Sardabi Pages 203-218

    Almond (Prunus dulcis (Mill) D. A. Webb.) is a cultivated tree, which can be used as a multipurpose tree for forest plantation on degraded lands of natural resources. In this research project, 23 genotypes of almond were collected from different sites of Arak province of Iran and sown in Arak Natural Resources Experimental Station nursery, 50 km west of Arak. After two years, the seedlings of 14 genotypes, which were selected as elite genotypes within the 23 genotypes, were planted on a virgin site at the station under rainfed condition and under the statistical design of Randomized Complete Blocks. The results showed that the genotype G3 with average height of 116.3 cm and the genotypes G9 and G11 with average height of 59.5 and 64.3 cm, respectively obtained the tallest and the shortest height, respectively. According to diameter data analysis, the genotypes G3 and G14 with average diameter of 24.97 and 10 mm, respectively had the greatest and the lowest diameter, respectively. The diameter growth of the genotypes G2, G4 and G5 was interesting. According to survival data analysis, the genotype G1 with average survival of 79.8% and the genotypes G7, G10 and G11 with average survival of 46.7%, 49% and 48.3%, respectively had the lowest and the greatest mortality, respectively.  In addition, the genotypes G8, G4 and G6 with average survival of 73.3, 71.8 and 70.8 percent, respectively had the lowest mortality in comparison to the other genotypes rather than the genotype G1.  The following seven genotypes are recommended for forest plantation under rainfed condition or limited irrigation at severe drought periods, on marginal lands of Markazi province of Iran where are ecologically similar to the Experimental Station of Arak (321 mm mean annual rainfall, 1800 m. above sea level altitude, 13.2 C° mean daily temperature, cold-semi arid according to the modified DeMartin Climate Classification System and deep clay sandy loam soil type): Genotypes G1, G5 and G6 with Arak seed origin; Genotypes G2, G3 and G7 with Khomain seed origin; Genotype G4 with Deligan seed origin.

    Keywords: Almond, forest plantation, height, DIAMETER, survival percent
  • Hossein Sardabi*, HeidarAli Daneshvar, Ahmad Rahmani Pages 219-232

    The investigation was conducted at two trials. At the first trial, genotypes number one (G1) and two (G2) of the cultivated almond (Prunus dulcis var. amara) with seed origin from Esfahan-Najafabad and one ecotype (E1) of the natural almond (Amygdalus scoparia) with seed origin from Esfahan-Semirom) were tested under the Statistical Design of Split Plots, with three replicates. The main treatments were five soil water contents (7, 10, 13, 16 and 20 percent) and the second treatments were the almond ecotype and genotypes. The second trial was similar to the first one at the main treatments but different at the second treatments. The second treatments were as follows:  - Three almond cultivated genotypes: G4, G5, and G6 - One almond native ecotype (E2) with seed origin from Kurdestan-Paveh. The measured seedlings quantitative and physiological characteristics were as follows: stem height (SH), stem collar diameter (SCD), leaves dry weight (LDW), stem dry weight (SDW), root dry weight (RDW), leaf thickness, leaf total number (LTN) and branch numbers (BN), leaf proline rate (LPR), and leaf stomata (LS). The first trial showed that although there was significant difference between E1, and G1, G2, through the seedlings SH, LDW, SDW, RDW, SCD and LN characteristics, but the G1 was the most resistant Almond to water stress. The almond genotype resistance was due to its high root volume, which resulted in high shoot volume as well. The second trial showed that there were significant difference between E2 and G4, G5, G6 through the seedlings SH, RDW and LN characteristics. G6 had the highest and E2 and G5 had the lowest root volume. Overall, there were greater differences between the Almond species and genotypes in root dry weight than in shoot dry weight. G6 and G4 were the most resistant to water stress, respectively.

    Keywords: Almond, forest plantation, Isfahan, water stress, ecotype, genotype
  • Naser Mohajer* Pages 233-246

    A trial was conducted under split plots design in 1997 to investigate the best season and method of Cypress (Cupressus sempervirens var. horizontalis) transplantation using 1600 seedlings. The treatments were: Two planting seasons (Autumn [december] and spring [march]) and two methods of transplantation (bare and un bare roots). Economical and growth aspects of the seedling production and transplantaion expenses, percentage of survival, height and  diameter (collar) growth .  The results showed that:  1-There were significant effects of the treatments and their interactions on the measured growth parameters and survival. 2-The greatest records of  survival (87.36% ) height and diameter were at spring and unbare root transplanting method.  3-Although expenses of seedling production with bare root was less than the unbare root method but because of its low survival and its extra expenses for seedling season with unbare root system was the most economical method for Gorgan area.

    Keywords: Cupressus sempervirens var. horizontalis, forest plantation, planting season, seedling transplantation method
  • Parvin Salehi Shanjani* Pages 247-264

    Low germination and non-viability of embryos are the main hindrans for forestation of Juniperus excelsa. Conventional methods of asexual plant propagation of this species have not been successful so far. In order to in vitro propagation, small pieces of stem of 8-10 years old trees(10-15 mm long) containing shoot tips with needles fascicles were used as explants. Those were excised from the plants and after surface sterilization. Samples were cultured on a Murashige & Skoog (MS) medium and six revised MS medium supplemented with different concentrations of BAP, Kin, IBA, NAA and 2,4-D. Then the cultures were incubated in a climate chamber at temperatures of 25°C (for day) and 15°C (for night) and 12 hours light at 2000-2500 Lux with 75% humidity. Results indicated that callugenesis and callus growth restricted by both type and nitrate and hormonal source. The best simulation of callus growth occurred on cultures of without KNO3, with gloutamin (100 ml/l) and amount of 2,4-D/BAP at more than 1 ratio. Although adventitious buds were formed on juvenile stages of parent plants, but root induction did not occur. In addition, the season of sampling can also restrict the calogenesis. Such, calougenesis of collected plants in autumn was more than in spring. We could not find any shoot proliferation on medium MS, however by elimination of ammonium nitrate from medium MS bud appeared from callus as well as leaf blade.

    Keywords: Juniperus excelsa, Tissue culture, hormonal treatment, Nitrate Treatment
  • Mohsen Calagari*, AliReza Modirrahmati, Farhad Asadi, RafAt Ghasemi Pages 265-284

    Trees and shrubs can supplement the quantity and quality of pastures for grazing livestock. Also they are an effective insurance against seasonal feed shortages or the risk of drought. In this research  seven poplar clones with high productivity and high survival percentage were selected for experiment. The purpose of this study was to provide feed resources for animals. In this experiment productivity of poplar clones at three times removal intervals were evaluated for one-year-old plants. Estimation of biomass yield (leaf and edible branch) showed that the most amount of biomass production was belong to P. e. 561/41 , P. e. triplo and P.d. missoriensisclones with 18.02 , 17.65 and 16.64 t.ha¯¹ respectively and it was significantly different at 1% level of probability. Also some growth parameters such as  leaf number, leaf weight, stem weight, stem number and stump sprout percentage measured during two years. The results indicated that leaf number, leaf weight, stem weight per stand for P. e. 561/41 clone were 401, 293 gr. and 180.7 gr. respectively, so that it was the best clones than others clones. With the view of stump sprout percentage P. nigra 42/78 and P. e. 561/41 clones had higher stump sprout percent during six removal time than other clones with 88% and 85% respectively.

    Keywords: poplar, biomass production, annual utilization cycle, Growth parameters
  • Shirzad Mohammadnejad Kiasari *, Mahmood Dastmalchi, Seiyyed Alireza Mousavi Garmestani, Behnoosh Jafari Pages 285-317

    This Paper presents the results of an elimination trial in the form of randomized completely blocks design within 3 replications and 13 treatments (species and provenances of needleleaves) within ten years after establishment in Vanamak forest of Neka regian in Mazandaran province (North of Iran). The altitude of area is 757 meters above sea level and has a humid climate with less then one month dryperiod. Results obtained as the followings: Differences between the average of residual saplings, the average of height, the average of collar diameter, the average of diameter at breast height and the average of quality of saplings in relationship with treatments were significant (P=0.04). The results of 10 years (1992-2001) studies showed that Pinus sylvestris (origin Yugoslavia) was the most promissing species and Pinus sylvestris (origin Armenia), Pinus Ponderosa (originU.S.A) and Pinus nigra var. austriaca (origin Austria) were promissing species, respectively.

    Keywords: Elimination, needle-leaved, Northern forests, survival, height, diameter